خودکشی شاهزاده علیرضا پهلوی پیش بینی شده بود، اما کم توجهی شد! دکتر گلمراد مرادی


مرگ نابهنگام هر انسانی اگر دشمن طبقاتی هم باشد، ناگوار است. بنده باوصف زیان جانی و لطمه ملیتی فراوان از رژیم پهلوی، چون فرزندان پهلوی را هرگز مقصر آن سیاست ارتجاعی نمی دانم، لذا خود هیچ گونه دشمنی با این هم میهنان را ندارم و


بدینوسیله به بازماندگان محترم شاهزاده علیرضا پهلوی تسلیت می گویم. آرزو دارم این فاجعه جانی، دیگر غم آخرشان باشد. با تأسف باید بگویم، دقیق چند روزی یا هفته ای پس از خودکشی شاهزاده لیلا پهلوی درهتلی در لندن، بنده یک گفتگوی تلفنی با خانم فرنوش رام گوینده محترم رادیو اسرائیل داشتم. درآن گفتگو بحث بر سر خودکشی این خانم جوان و ناکام هموطن پیش آمد. بنده چون قبلا یک فیلم ویدئوئی از دیگر افراد خانواده پهلوی را دیده بودم و چهره بس افسرده، مرحوم علیرضا پهلوی را در جمع نگاه کرده بودم، بنا به تشخیص و تجربه زیاد شغلی ام به عنوان مشاورخانواده و حمایت از نوجوانان، درآن گفتگوی تلفنی به خانم فرنوش رام عرض کردم که متأسفانه بنده به احتمال قوی حدس می زنم که کاندید بعدی این فاجعه پسر دوم شاه باید باشد. خانم فرنوش رام فرمودند: حال ایشان بسیار خوب است و دارند در دانشگاه تحصیل می کنند، شما بر چه مبنائی این را می گوئید؟! بنده عرض کردم، متأسفانه با وصف اینکه من ایشان را ندیده ام، اما از چهره شان در عکسها و ویدئو، این افسردگی را می خوانم. خانم فرنوش رام با مهربانی خود گفتند که آرزو می کنند که این تز واقعیت پیدا نکند و او سالم بماند.(نقل به معنی) بنده نیز عرض کردم، آرزو می کنم که تزمن درست نباشد. اما متأسفانه اکنون دیده می شود که آن پیشگوئی به واقعیت پیوست که بی تردید آرزوی هیچ پدر و مادری نیست. البته این اخطاری برای خانواده های محترم ایرانی وفراری ازمیهن بایدباشد که از رژیم جنایت کار اسلامی بیش ازحد ضربه روحی خورده اند.

مسئله افسردگی هرانسان قابل علاج است و می شود جلو آن را گرفت، اگر ما در هر موقعیت و مقام اجتماعی بوده و هستیم، بیان اینگونه مشکلات راعیب ندانیم و آن را زود با متخصصین امر درمیان بگذاریم. چه بسا درآن زمان اگر آن عرایض بنده به گوش خانواده پهلوی می رسید و آنها این مسئله را که از زبان یک نظامی سابق و ازطبقه پائین جامعه درآمده، عیب نمی دانستند و آن را جدی می گرفتند و درمحیط زیست خود به روانپزشکان و مشاورین مراجعه می کردند، بدون شک این چنین فاجعه ای برای شان ببار نمی آمد.
البته بنده بهیچ وجه خوشحال نیستم که پیشگوئی و تئوری شغلی ام واقعیت پیدا کرده، اما با دلسوزی تمام و نگرانی بیش از حد به آن خانواده های بویژه نظامی که پدرانشان از درجه سرهنگی ببالا داشته اند و یا دررژیم گذشته دارای شغل و مقام وزارت و وکالتی بوده اند واکنون در اروپا و آمریکا همانند دیگر مردم عادی با آنها رفتار می شود، توصیه می کنم برای جلوگیری از این نوع فاجعه و فقدان عزیزان خود، با مشاهده این گونه سیمپتوم یا نشانه افسردگی فرزندان یا همرهان زندگی، حتما به متخصصین امر مراجعه کنند. باید بدانند که پنهان نگهداشتن نشانه های مریضی افسردگی، فاجعه ای بمراتب درد آورتر از افشای آن دارد. پس طرح اینگونه مسایل را با متخصصین و یا با اطرافیان عیب ندانند و برای جلو گیری از آن بکوشند.
هایدلبرگ، آلمان فدرال  5 ژانویه 2011
دکتر گلمراد مرادی
http://www.giareng.com/modules.php?name=News&file=article&sid=4298